وقتی که مشکلی در کشور به وجود می آید.
و بخشی از قدرت و حاکمیت آن را به وجود می آورد.
بورکینافاسو هم باشد.
بخش های دیگر برای حل آن مشکل وارد عمل می شوند.
در این مشکلی که در کشور ما و در مورد انتخابات رخ داد،دولت و شورای نگهبان که وظیفه قانونی داشتند، نه مورد اعتماد بودند و نه توانایی اداره موضوع را داشتند.
مهمترین بخش یاری رسان می توانست مجلس باشد.هم عصاره ملت است و تک تک نمایندگانش با رای مستقیم مردم انتخاب شده اند
و هم به گفته امام(ره) در راس همه امور است.
ظرفیت قانونی اش را هم داشت.
آمار ریز واجدین شرایط رای دادن مجلس فعلی را پیدا نکردم.
مبنایش را برتعداد رای دهنده ها در انتخابات ریاست جمهوری اخیر گذاشتم.
در کل حوزه انتخابیه تهران،ری،شمیرانات و اسلامشهر تقریبا 5میلیون نفر رای داده اند.
منتخب اول تهران و گل سرسبدش که آقای حداد با 840هزار رای بود، تقریبا 17 درصد آرا
و امثال آقایان فدایی و رسایی و کوچک زاده در حدود 5 درصد آرای کل واجدین شرایط را کسب کردند.
البته اگر تعداد واقعی واجدین شرایط را بدانیم ،این درصدها بسیار کمتر خواهد شد.
به قانونی بودنش کاری ندارم ولی به نظر شما چنین مجلسی عصاره ملت خواهد بود؟
می تواند معضل را حل کند؟
نماینده پنج درصدی که مردم هم قبولش ندارند را چگونه فلان صاحب قدرت حساب ببرد؟
بعد می بینیم همین 5 درصدی ها به رییس مجلس و فلان نماینده که از امیرالمومنین سخن می گوید،اجازه حرف زدن هم نمی دهند.
مجلس که تعطیل
قوه قضاییه که یک جایش می گیرد و جای دیگرش اعتراض می کند.
یکی حق می دهد و دیگری آن را ناحق می داند.
واقعا چنین قوه ای چگونه توان احقاق حق را خواهد داشت؟
مجمع تشخیص را هم که این دولت طومارش را پیچید.البته اعضایش ربطی به رییسش ندارند.
ولی بالاخره کاری کردند که بی آبرویش جلوه دهند.
رهبری هم که چه بگویم
به مراجع و بزرگان دینی هم که هر چه خواستند ،گفتند.
شخص مورد وثوق و مرضی الطرفینی هم نمانده بر حسب ظاهر.
حالا با متن احساسی نوشتن و شل گیری در برخی موارد می خواهند اعتماد را برگردانند.
خوب نمی شود دیگر